به خاطر دوست

... و این نیز بگذرد

به خاطر دوست

... و این نیز بگذرد

تو ای مادر...


سلطان غم چشم و چراغم مادر

تنها گل گلزار باغم مادر

بعد از خدا تنها امیدم مادر

من با دعایت روسفیدم مادر


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


در قلب منی، این آرزوی آخر است

گویند بهشت در زیر پای مادر است

ای وای من، قدر تو را نشناختم

من را ببخش، تنها به خود پرداختم


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


تو با بدی هایم ساختی و سوختی

تنها، چراغ خانه را افروختی

هر جمعه ها چشمت به قاب جاده ها

شاید بیاید امن یجیب جاده ها


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


کسی که تا همیشه پای من سوخت

چراغ خانه ی سرد من افروخت

شبی که سر به بالین تبم من

زمین و آسمان یک جا به هم دوخت


مادر تویی دار و ندارم مادر

بعد از تو من دیگر چه دارم مادر

ای گریه ات پشت و پناهم مادر

من با دعایت رو به راهم مادر


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


ادای حق سلامتی

بیائیددر این شبهای استجابت دعابه شکرانه سلامتی که داریم برای تمام بیمارانی که در بیمارستانها ومنازل بستری هستندازصمیم قلب دعا کنیم


مناجات امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام





خدایا از تو امان خواهم در آن روزى که سود ندهد کسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن کس که دلى پاک به نزد خدا آورد
و از تو امان خواهم در آن روزى که بگزد شخص ستمکار هر دو دست خود را و گوید اى کاش گرفته بودم با پیامبر راهى
و از تو امان خواهم در روزى که شناخته شوند جنایتکاران به سیما و رخساره شان و بگیرندشان به پیشانیها و قدمها
از تو امان خواهم در آن روزى که کیفر نبیند پدرى بجاى فرزندش و نه فرزندى کیفر شود بجاى پدرش براستى وعده خدا حق است
و از تو امان خواهم در آن روزى که سود ندهد ستمکاران را عذرخواهیشان و بر ایشان است لعنت و ایشان را است بدى آن سراى

و از تو امان خواهم در روزى که مالک نیست کسى براى کسى دیگر  چیزى را و کار در آن روز بدست خدا است
ادامه مطلب ...

مناجات باخدا

مناجات با خدا

بارالهـــــــــــــــــا!

در پیشگاه تو ایستاده ام،

و دست هایم را به سوی تو بلند کرده ام،

آگاهم که در بندگی ات کوتاهی نموده و در فرمانبری ات سستی کرده ام،

اگر راه حیا را می پیمودم از خواستن و دعا کردن می ترسیدم...

ولــــــــــــــــــــی...

 

ادامه مطلب ...

تک و تنها ...


وقتی تواوج دوست داشتن باشی وباتمام وجودت کسی رودوست داشته باشی ودرست

توهمون لحظه ببینی همه چیزخواب وخیال بوده،تولحظه ای که همه ی آدماروتوشادی

خودت سهیم می کنی ببینی که خودت غمگین ترین آدم هستی ،وقتی که فکرمی کنی

پات رو،جای محکمی گذاشتی اماوقتی که خوب نگاه میکنی می بینی که زیرپات خالی

هست،وقتی که باورنکنی که همه چیزدروغ بوده وتوی نهایت ناباوری به باورنابودی

همه اون عشق وعلاقه برسی جوری بی صدامی شکنی که هیچ کس حتی خودت هم

صداش رونمی شنوی..