به خاطر دوست

... و این نیز بگذرد

به خاطر دوست

... و این نیز بگذرد

تو ای مادر...


سلطان غم چشم و چراغم مادر

تنها گل گلزار باغم مادر

بعد از خدا تنها امیدم مادر

من با دعایت روسفیدم مادر


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


در قلب منی، این آرزوی آخر است

گویند بهشت در زیر پای مادر است

ای وای من، قدر تو را نشناختم

من را ببخش، تنها به خود پرداختم


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


تو با بدی هایم ساختی و سوختی

تنها، چراغ خانه را افروختی

هر جمعه ها چشمت به قاب جاده ها

شاید بیاید امن یجیب جاده ها


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


کسی که تا همیشه پای من سوخت

چراغ خانه ی سرد من افروخت

شبی که سر به بالین تبم من

زمین و آسمان یک جا به هم دوخت


مادر تویی دار و ندارم مادر

بعد از تو من دیگر چه دارم مادر

ای گریه ات پشت و پناهم مادر

من با دعایت رو به راهم مادر


مادر پرستار دلم

ای روشنی بخش و چراغ منزلم


نظرات 1 + ارسال نظر
ایمان پنج‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:57 ق.ظ

واقعا.
نعمت سلامتی بزرگترین نعنته.
فرض کن میلیاردر باشی اما جفت چشات کور باشه و نشه کاریش کرد...والا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد